علاقه به مهد

ساخت وبلاگ

محمد باقر عزیزم هفته گذشته عکس پاییز داشت براش یه جایزه هم خریده بودم بردم مهد که بهش بدن. این دو همزمان شد و گوش شیطون کر مثل معجزه عمل کرد. طوری که امروز چهارمین روزی هست که صبحها بدون گریه جدا میشه و خوشحال میره مهد. از اول آبان تا 20 آذر من رو کلافه کرد!!!!حالا خدا رو شکر عادت کرده و دوست داره مهدش رو. امیدوارم روز به روز بهتر بشه...بوس

در همین حین دندان خالی علی بعد از تقریبا پنج سال و نیم داره پر می شه و من یک دنیا خوشحال شدم. بچه ام چه زجری کشید و عادت کرد به نداشتن این دندون. تو آشپزخونه بودم که علی اومد و اشاره کرد به لثه اش و گفت می سوزه.نگاه کردم دیدم یه تاول کوچیک زده و دندونش جوونه زده. ووووایییی که چه ذوقی کردم بغلش کردم و یه دنیا خدا رو شکر کردم.محبت

پسندها (0)

شما اولین هوادار باشید!

قدم به قدم با علی عزیز مامان و بابا...
ما را در سایت قدم به قدم با علی عزیز مامان و بابا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : calikocholoo3 بازدید : 79 تاريخ : يکشنبه 24 دی 1396 ساعت: 17:58